روش های برخورد با مشکلات از نگاه نهج البلاغه (بخش دوم)
وقتی ما زندگی انسانی را به ذهن می آوریم، رنج ها و مشکلات حصه بزرگی از زندگی او را در برمی گیرند. انسان ها در طول عمر خود همواره در مواجهه با مشکلات و مصائب هستند. بعضی با فائق آمدن بر مشکلات پیروز می شوند و بعضی در مقابل آنها سر تسلیم فرود می آورند. آنها که در برابر مشکلات همچون کوه می ایستند ویژگی های شان چیست؟ چه ترفندهایی را بکار می گیرند؟
کسی که ارادهاش قوی باشد، شداید و گرفتاری ها را به فرصت ها تبدیل می کند و آنها را پله ای برای پیشرفت قرار می دهد.
در این مطلب به بیان روش های برخورد با مشکلات از نگاه نهج البلاغه خواهیم پرداخت.
در این مطلب به بیان روش های برخورد با مشکلات از نگاه نهج البلاغه خواهیم پرداخت.
1. توبه و استغفار
مشکلاتی که به خاطر گناهان هستند راه درمان آنها توبه است. جایی که امام علی(ع) می فرماید: «و قد جعلاللّه سبحانه الاستغفار سببا لدرور الرزق و رحمة الخلق ...؛(9) همانا خدا استغفار و آمرزش خواستن را وسیله دائمی فرو ریختن روزی و موجب رحمت آفریدگان قرار داد.» و قرآن فرمود: «از پروردگار خود آمرزش بخواهید که آمرزنده است برکات خود را از آسمان بر شما فرو می بارد و با بخشش اموال فراوان و فرزندان شما را یاری می دهد و باغستان ها و نهرهای پر آب در اختیار شما می گذارد.»(10)
2. شناخت خود
انسان، علاوه بر شناخت مشکل، باید خودش را هم بشناسد. استعدادهایی که خدا به او داده شناسایی کند. کسانی که خودشان را نمی شناسند مشکلات را خیلی بزرگ تصور میکنند و خودشان را هیچ کاره. امیرمؤمنان می فرماید: «هلک امرؤ من لم یعرف قدره؛ نابود شد کسی که ارزش خود را ندانست.»وقتی انسان خودش را بشناسد، اعتماد به نفس و استحکام اراده پدید می آید.
ممکن است اینجا دو سؤال پیش بیاید:
الف. آیا اعتماد به نفس همان کبر نیست که در آیات و روایات شدیدا مورد نهی واقع شده؟
اعتماد به نفس باور به توانایی های واقعی خود است و تکبر خود را بزرگتر پنداشتن است. اعتماد به نفس بر واقعیت استوار است ولی تکبر بر توهم. و بین این دو فاصله از زمین تا آسمان است.
ب. آیا اعتماد به نفس منافی با توکل نیست؟
متفکر شهید استاد مطهری میفرماید: «توکل در مقابله جهد و سعی نیست که آیا جهد و سعی کنیم یا توکل؟ توکل یعنی انسان همیشه به آنچه مقتضای حق است عمل کند و در این راه به خدا اعتماد کند که خداوند حامی و پشتیبان کسانی است که حامی و پشتیبان حق میباشند.» توکل تضمین الهی است برای کسی که همیشه حامی و پشتیبان حق است.
او با ذکر یک مثال مطلب خودش را توضیح میدهد.
«شما می روید به مغازهای و متاعی خریداری می کنید و صاحب آن مغازه مرغوبیت آن متاع را تضمین میکند و به شما اطمینان می دهد و شما هم به گفته او اعتماد می کنید یعنی مطمئن می شوید که متاع مورد نظر همان اندازه مرغوب است که او گفته است. راه حق چیزی است که انبیا از طرف خدا آن را شناسانده و از طرف خدا آن را تضمین کرده اند که هر که این راه را برود به نتیجه می رسد. خداوند این عالم را طوری ساخته است که همواره از کسانی که حق و حقیقت را حمایت کنند، حمایت می کند. حق همواره یک تأیید معنوی با خود دارد. معنی توکل این نیست که کاری نکنید و قوای وجودی خود را تعطیل کنید و یکجا بنشینید و به خدا اعتماد کنید که او به جای شما وظیفه را انجام می دهد. کار نکردن و راه نرفتن که تضمین نمی خواهد، سکون و توقف تأیید نمی خواهد.»
از تعریف توکل معلوم میشود که توکل نه فقط برای مقابله با مشکلات مانع نیست بلکه کسی که توکل می کند یقین دارد که اگر او راه حق را بپیماید و سعی و کوشش کند خدا هم او را کمک خواهد کرد. غیر از این، توکل انسان را از اوهام نجات می دهد. خیلی ها هستند که به خاطر آیندهشان بی حساب نگران هستند. آنها فکر می کنند نکند فردا مشکلی پیش بیاید. اگر چه اکثر این اوهام به حقیقت تبدیل نمی شود ولی آنها بخاطر همین اوهام، وقتی که دارند هدر می دهند. کسی که بر خدا توکل می کند، از خطرات نامعلوم هراسان نمی شود.
امیرمؤمنان می فرماید: «یابن آدم لاتحمل هم یومک الذی لم یأتک علی یومک الذی قد اتاک.(13) ای فرزند آدم! اندوه روز نیامده را بر امروزت میفزا.» معنای این حدیث این نیست که انسان برای آینده خودش اقدامی نکند، بلکه به بیان دیل کارنگی بهترین وسیله برای تهیه مقدمات آینده، همان تمرکز هوش و توجه به کار امروز است که آن را به نحو شایسته انجام دهد چه اینکه این خود یگانه راهی است که آینده ما را تأمین میسازد. تفاوت بسیار است بین نقشه آینده کشیدن و در تشویش و نگرانی برای آینده بودن.(14)
شاعری می گوید: ما فات مضی و ما سیأتیک فاین؟ قم فاغتنم الفرصة بینالعدمین؛ زمانی که گذشته، دیگر گذشته و زمانی که در آینده است الان کجا هست؟ پس برخیز و بین این دو عدم (گذشته و آینده) فرصت (امروز) را غنیمت شمار.
اعتماد به نفس باور به توانایی های واقعی خود است و تکبر خود را بزرگتر پنداشتن است. اعتماد به نفس بر واقعیت استوار است ولی تکبر بر توهم. و بین این دو فاصله از زمین تا آسمان است.
ب. آیا اعتماد به نفس منافی با توکل نیست؟
متفکر شهید استاد مطهری میفرماید: «توکل در مقابله جهد و سعی نیست که آیا جهد و سعی کنیم یا توکل؟ توکل یعنی انسان همیشه به آنچه مقتضای حق است عمل کند و در این راه به خدا اعتماد کند که خداوند حامی و پشتیبان کسانی است که حامی و پشتیبان حق میباشند.» توکل تضمین الهی است برای کسی که همیشه حامی و پشتیبان حق است.
او با ذکر یک مثال مطلب خودش را توضیح میدهد.
«شما می روید به مغازهای و متاعی خریداری می کنید و صاحب آن مغازه مرغوبیت آن متاع را تضمین میکند و به شما اطمینان می دهد و شما هم به گفته او اعتماد می کنید یعنی مطمئن می شوید که متاع مورد نظر همان اندازه مرغوب است که او گفته است. راه حق چیزی است که انبیا از طرف خدا آن را شناسانده و از طرف خدا آن را تضمین کرده اند که هر که این راه را برود به نتیجه می رسد. خداوند این عالم را طوری ساخته است که همواره از کسانی که حق و حقیقت را حمایت کنند، حمایت می کند. حق همواره یک تأیید معنوی با خود دارد. معنی توکل این نیست که کاری نکنید و قوای وجودی خود را تعطیل کنید و یکجا بنشینید و به خدا اعتماد کنید که او به جای شما وظیفه را انجام می دهد. کار نکردن و راه نرفتن که تضمین نمی خواهد، سکون و توقف تأیید نمی خواهد.»
از تعریف توکل معلوم میشود که توکل نه فقط برای مقابله با مشکلات مانع نیست بلکه کسی که توکل می کند یقین دارد که اگر او راه حق را بپیماید و سعی و کوشش کند خدا هم او را کمک خواهد کرد. غیر از این، توکل انسان را از اوهام نجات می دهد. خیلی ها هستند که به خاطر آیندهشان بی حساب نگران هستند. آنها فکر می کنند نکند فردا مشکلی پیش بیاید. اگر چه اکثر این اوهام به حقیقت تبدیل نمی شود ولی آنها بخاطر همین اوهام، وقتی که دارند هدر می دهند. کسی که بر خدا توکل می کند، از خطرات نامعلوم هراسان نمی شود.
امیرمؤمنان می فرماید: «یابن آدم لاتحمل هم یومک الذی لم یأتک علی یومک الذی قد اتاک.(13) ای فرزند آدم! اندوه روز نیامده را بر امروزت میفزا.» معنای این حدیث این نیست که انسان برای آینده خودش اقدامی نکند، بلکه به بیان دیل کارنگی بهترین وسیله برای تهیه مقدمات آینده، همان تمرکز هوش و توجه به کار امروز است که آن را به نحو شایسته انجام دهد چه اینکه این خود یگانه راهی است که آینده ما را تأمین میسازد. تفاوت بسیار است بین نقشه آینده کشیدن و در تشویش و نگرانی برای آینده بودن.(14)
شاعری می گوید: ما فات مضی و ما سیأتیک فاین؟ قم فاغتنم الفرصة بینالعدمین؛ زمانی که گذشته، دیگر گذشته و زمانی که در آینده است الان کجا هست؟ پس برخیز و بین این دو عدم (گذشته و آینده) فرصت (امروز) را غنیمت شمار.
3. صبر و استقامت
انسان بعد از شناسایی مشکل و شناسایی راه حل، باید با استقامت آن راهکار را اجرا کند وقتی ما زندگی انسانهای بزرگ را میخوانیم میبینیم که آنها در نتیجه همین صبر و استقامت بر قله عظمت رسیدند.
حضرت علی(ع) می فرماید: «لایعدم الصبور الظفر و ان طال به الزمان (15)؛ انسان شکیبا پیروزی را از دست نمی دهد اگر چه زمان آن طولانی باشد.» قرآن می گوید: «والصبر علی ما اصابک؛ مصیبت هایی که بر شما میآیند، مقابل آنها صبر و مقاومت کنید و در برابر مشکلات تسلیم نشوید.» «و کأین من نبی قاتل معه ربیون کثیر فما وهنو لما اصابهم فی سبیلاللّه و ما ضعفول و ما استکانوا واللّه یحبالصابرین؛(16) و بسی پیامبران که خداپرستان بسیاری در کنارشان نبرد کردند و از هر رنجی که در راه خدا دیدند، سست و زبون و درمانده نشدند و خدا صابران را دوست می دارد.» صبر یعنی تحمل سنگینی مصیبت و از بین بردن آن، نه شکستن و تسلیم شدن و از پا درآمدن.
حضرت علی(ع) می فرماید: «لایعدم الصبور الظفر و ان طال به الزمان (15)؛ انسان شکیبا پیروزی را از دست نمی دهد اگر چه زمان آن طولانی باشد.» قرآن می گوید: «والصبر علی ما اصابک؛ مصیبت هایی که بر شما میآیند، مقابل آنها صبر و مقاومت کنید و در برابر مشکلات تسلیم نشوید.» «و کأین من نبی قاتل معه ربیون کثیر فما وهنو لما اصابهم فی سبیلاللّه و ما ضعفول و ما استکانوا واللّه یحبالصابرین؛(16) و بسی پیامبران که خداپرستان بسیاری در کنارشان نبرد کردند و از هر رنجی که در راه خدا دیدند، سست و زبون و درمانده نشدند و خدا صابران را دوست می دارد.» صبر یعنی تحمل سنگینی مصیبت و از بین بردن آن، نه شکستن و تسلیم شدن و از پا درآمدن.
4. اراده
برای مقابله با مشکلات لازم است که اراده محکم باشد. کسانی که عزم و اراده شان سست است، از سختی ها فرار می کنند ولی کسانی که عزم شان محکم است، مشکلات از آنها فرار می کند.
امام علی(ع) درباره رسول اکرم(ص) می فرماید: «غیر ناکل عن قدم و لا واه فی عزم؛>(17) حتی یک قدم به عقب برنگشت و اراده او سست نشد.» دانشمندی می گوید: «کسی که ارادهاش قوی باشد، کل جهان را طبق خواست خودش درمی آورد.» کسی که ارادهاش قوی باشد، شداید و گرفتاری ها را به فرصت ها تبدیل می کند و آنها را پله ای برای پیشرفت قرار می دهد.
امام علی(ع) درباره رسول اکرم(ص) می فرماید: «غیر ناکل عن قدم و لا واه فی عزم؛>(17) حتی یک قدم به عقب برنگشت و اراده او سست نشد.» دانشمندی می گوید: «کسی که ارادهاش قوی باشد، کل جهان را طبق خواست خودش درمی آورد.» کسی که ارادهاش قوی باشد، شداید و گرفتاری ها را به فرصت ها تبدیل می کند و آنها را پله ای برای پیشرفت قرار می دهد.
5. توجه به مشکلات دیگران
برخی از گرفتاری ها را ما نمی توانیم از بین ببریم و منظور از مقابله با آنها فقط همین است که از اثرات سوء آنها در امان بمانیم. در اینگونه مشکلات اگر انسان توجه کند که تنها نیست بلکه همه یا بسیاری از مردم با چنین مشکلی مواجهاند آسوده خاطر می شود و از اثرات منفی مشکل در امان می ماند. امام علی(ع) مردمی را در مرگ یکی از خویشاوندان شان چنین تسلیت گفت: «ان هذا الامر لیس لکم بدأ و لا الیکم انتهی؛>(18) مردن از شما آغاز نشده و به شما نیز پایان نخواهد یافت.»
6. توجه به نتایج مثبت مشکلات
اگر انسان به نتایج مثبت مشکلات توجه داشته باشد میتواند از اثرات منفی ذهنی آنها نجات یابد ولی وقتی مشکلات را فقط مصیبت می بیند و به نتایج مبارزه با آنها توجهی نمی کند، به غم و غصه گرفتار می گردد و این غصه و اندوه توان او را از بین برده و به پیری زودرس مبتلا می سازد. امام علی(ع) می فرماید: «الهم نصف الهرم؛ اندوه خوردن نیمی از پیری است.»اینها برخی از راهکارهای مبارزه با شداید و گرفتاری هاست که می توانند ما را نجات بدهند و از نتایج منفی و زیانبار آنها محافظت کنند.
پی نوشت ها:
1. دشتی محمد، ترجمه نهج البلاغه، نامه 45، چاپ مؤسسه انتشارات مشهور.
2. همان، خ192.
3. همان، خ88.
4. همان، خ91.
5. مطهری مرتضی، بیست گفتار، ص148، انتشارات صدرا، چاپ 1384.
6. دشتی محمد، ترجمه نهج البلاغه، خ143.
7. همان، خ188.
8. دشتی، محمد، ترجمه نهج البلاغه، حکمت 448.
9. همان، خ143.
10. نوح، آیه10 12.
11. دشتی محمد، ترجمه نهج البلاغه، حکمت 149.
12. مرتضی مطهری، بیست گفتار، ص116، انتشارات صدرا.
13. دشتی محمد، ترجمه نهج البلاغه، حکمت 267.
14. همان، حکمت 21.
15. همان، حکمت 153.
16. آل عمران، آیه 146.
17. دشتی محمد، ترجمه نهج البلاغه، خ72.
18. همان، حکمت 357.
19. همان، حکمت143.
منبع: حوزه نت
پی نوشت ها:
1. دشتی محمد، ترجمه نهج البلاغه، نامه 45، چاپ مؤسسه انتشارات مشهور.
2. همان، خ192.
3. همان، خ88.
4. همان، خ91.
5. مطهری مرتضی، بیست گفتار، ص148، انتشارات صدرا، چاپ 1384.
6. دشتی محمد، ترجمه نهج البلاغه، خ143.
7. همان، خ188.
8. دشتی، محمد، ترجمه نهج البلاغه، حکمت 448.
9. همان، خ143.
10. نوح، آیه10 12.
11. دشتی محمد، ترجمه نهج البلاغه، حکمت 149.
12. مرتضی مطهری، بیست گفتار، ص116، انتشارات صدرا.
13. دشتی محمد، ترجمه نهج البلاغه، حکمت 267.
14. همان، حکمت 21.
15. همان، حکمت 153.
16. آل عمران، آیه 146.
17. دشتی محمد، ترجمه نهج البلاغه، خ72.
18. همان، حکمت 357.
19. همان، حکمت143.
منبع: حوزه نت
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}